همه نگاه های وان کافی بود اون میخواست از متن هایی بگه به ادم هایی و از دردسر هایی که چکیده و کشیده و به نظر میرسید اون خوب میدونست که چه چیزایی گفته به نظر میرسید به ادم هایی از نگاهایی داشته به ادم هایی که اون دقت نظر رو به حرفاش نداشتن و چه خوبه اون زاویه و ها و متن ها و نگاه ها رو بهخ ودمون ربط بدیم و چه خوبه اون همه متن ها رو اوردیم توی نگاه هامون و چه خوبه اون همه احساس ها رو که اوردیم و با احساس به خودمون و احساس و ربط هامون متصل کردیم و چه خوبه اون ویژگی ها رو میدونیم و برای اوردن اون همه احساس به سر مقصد منزل نگاه هامون به خودمون مرتبط دونستیم و از همه این ویژگی های برای خودمون اوردیم و گفتیم و میدونیم و اون احساس ها چیا هستن و بخواییم از همه این دقت نظر ها برای خودمون متن و حالت و حدود و دقت نظر در نظر بگیریم به نظر میرسه خوب همه اون خوبی هامون رو نتونستیم به همه حدود اسطار خودمون به همه عرضه کنیم
توی هر نگاه اینه ای به نظر میرسه ما قاعده هایی از اسطار رو نادیده و سرد دونستیم و به خودمون نگاه هامون بی دقت شدیم و باز اومدیم به سر مقصد سر خط اصلی مقصود و از اون حدود و از همه اسطار و نگاه هامون به اینه های زندگی هامون با چشمان درخشان دور شدیم و به خودمون اومدیم که اون نگاه ها به نظر دیگه فاقد تدابیر لازم و معنی میاد و چه خوبه از همه اون زیستی ها که به دقت نظر اومدیم و چه خوبه اون قواعد رو از همه اون رنج ها برگرفتیم و می دونیم و میخواییم به همه اون نگاه های خودمون نگاه زیبا شناسی و دقت نظر در زندگی هامون داشته باشیم واگر همه چراهایی که داریم رو کنار هم قرار بدیم میفهیمم اصلا خودمون رو نشناختم
به نظر میرسید احساس های ما از هم پنهان هست و به نظر میرسید اون همه نگاه های ما از هم فاقد تدبیر و معنی لازمه به نظر میرسید خودمون رو در اینه هایی دیدیم و اون خاطرات دیگه نمیتونن دست از سرمون بردارن و به نظر میرسید ما گفته هامون رو گفتیم و به نظر میرسید اون نگاه ها رو خوب اوردیم در اسطار زندگی هامون و به نظر میرسید از رنجی که بردیم به هم خوب رسونیدیم و برای قواعد هم به هم خوبی هایی کردیم و اون نگاه هایی که داریم به نظر خوب و یا پنهان و یا دور از تدبیرو یا ممکنه حتی سرد به نظر برسه اگر قراره از همه اون قواعد و نمودار ها برای خودمون و ساده زیستی هامون به کمک رنج هایی که بردیم و نگاه هایی که اوردیم در اسطار مختلف وبه هیچ جایی از اون نکته ها پی نبردیم نمیشد گذاشت که نزدیکی برسن و چی میشد از ااون همه قاعده خودمون رو دور رسوندیم
بعضی نگاه ها کوتاهبرده و بعضی نگاه ها بلند
به نظر میرسید بعضی قواعد فاقد تدبیر های کافی هستند و به نظر میرسید بعضی سوال ها بی جواب موندن به نظر میرسید بعضی ادم ها نمیدونن کجا هستند و به نظر میرسید اون زیستی ها رو نادیده گرفتن به نظر میرسید بعضی قواعد نیستی و زیستی پایمال شده و به نظر میرسید خوب اونها رو نمیشناختیم به نظر میرسید از درون نهان ها و از اوردگاه کلمه هامون اگاهی و احساسی نداشتن و به نظر میرسید برای فریب هامون در نگاه هامون کنار ما بودند به نظر میرسید برای سلامتی در کنار ما بودند و به نظر میرسید برای دروغ هایی در کنار ما قرار گرفته بودند و به نظر میرسید اون احساس ها رو نگفتیم و به نظر میرسید خوبی هامون رو نشون ندادیم به نظر میرسید اون احساس های پنهان ما جایی ندارن و به نظر میرسید نگاه های حسود وارد از خودمون دور کردیم به نظر میرسید نکته ها رو دیدیم و جشن ها رو دیدیم و به نظر میرسید قواعد رو برای خودمون و احساس هامون به سخره در اوردیم و به نظر میرسید احساس های بدی به هم داشتیم و به نظر میرسید زشتی های خودمون رو به اندرون کلماتی اوردیم که نکته ها رو از خودمون و نیازهامون و لذت هامون و اون دو بینی هامون پنهان داشتیم به نظر میرسه همه این زواید و قواعد و زیستی ها و متن ها رو اوردیم در کلمات خودمون وبه نظر میرسید اون نکته ها دیگه هیچ زیبایی و زیبایی شناسی برای ما ندارن و چه خوبه اون همه قاعده و دید های زیبا رو اوردیم در نکته ها و اورد گاهای کلمات به خوبی به اون سطر و حدود و اون زیبایی ها در نگاه ها دقت و تعیین کنیم و بدونیم و خوبی های خودمون دوباره از خودمون بدونیم و اون نگاه ها رو پس بزنیم و دوباره به اینه هایی که میخواییم به خوبی نگاه بکنیم
به نظر میرسید اون نگاها کافی نبود و به نظر میرسید اون سطرها هیچ نیازی از ما برطرف نمیکرد و به نظر میرسید در هر نگاهی که ما بهش چشم داشتیم به جای نامناسبی ختم میشد و به نظر میرسید از همه حالات درونی هم اگاهی داشتیم و به نظر میرسید اون همه ویژگی هایی که ما داریم نمیتونست به خوبی ما رو جایی که میخواییم به اون نکته ها و زیبای ها و اون اندرون حالات و احساس هایی که ما دنبالش هستیم رهنمون بکنه و چه خوبه اون ویژگی ها رو داریم و به نظر میرسید خوب اونها ور در قواعد کلمات اوردیم و به نظر میرسید اون همه رخ که در نگاه های اجمالی خودمون برامون تلخ و زننده بوده دیگه فاقد ارزش و معنی شده و چه خوبه اون قواعد رو از بر کنیم و چه خوبه اون نیستی ها رو به سطر در بیاریم و چه خوبه اون ویژگی ها رو از خودمون بدونیم و چه خوبه اون همه ارجاعات به متن ها رو از هر جایی که برداشت کردیم و اوردیم و به احساس هامون گره زدیم یکبار برای همیشه جزیی از خودمون در نظر بگیریم .
نوشته : تارا ردفورد
منبع مطلب : هددبر
دوست دارید بدونید چه کسی این مطلب هددبر رو نوشته باهاش دوست اشنا ازدواج کنید یا برای شما دوست دارید بنویسه برای مشاهده اینجا کلیک کنید
لینک اگهی به هددبر برای مشاهده اینجا کلیک کنید
لینک ثبت نام نویسندگان برای مشاهده اینجا کلیک کنید
لینک ارتباط با کاملیا برای مشاهده اینجا کلیک کنید