بعضی فکر میکنه بعضی لازمه کارهایی کنن چیزی رو شیرین کنن . حضور ادم ها خودش کنار هم میتونه خودش گویای این باشه چرا کنار هم هستن . هیچ شوری یا شیرینی نیاز نیست . چرا کنار فردی هستی . برای خوبی محبتی دوستی یا چیزی و هستی . و این چیه و چه اهمیتی داره و هستی در کنار کسی که میخوای . دنباله چی هستی . چی میخوای . برای چی . اون بودن برای چیه . چی میخوای اون احساس هات برای چیه . همین ها رو میخوای بدونی و گفتی از بودن در کنار یه ادمی چه حسی داری . چیو میخوای بدونی که اون احساس ها میتونه کمک کننده چیزی باشه یا نه . اگر قراره یه ادمی از هر راهی بخواد به چیزی که میخواد برسه اون زندگی چه فایده داره . گاهی لازمه ادم ها در خصوص هر راهی دنبالش هستن خوب فکر کنن . این ادم هایی که شما ممکنه در کنار خودت دوست میدونستی و بودن الان کجا هستن و اون زمان کجا بودن و حالا شما فهمیدی یا میخواستی بفهمی و اونها هم به همین شکل میتونن باشن . اون ادم هایی که هر کسی نیاز داره درک کنه و شناخته اون چه حس و ویژگی احساسی هست که شما میخوای بعدا در مورد خودت بشناسی وقتی خودت اومدی و خودت رو درک کردی و حالا در کنار فردی هستی و اونو شناختی اون چه شیرینی زندگی هست که شما میخوای بعدا درکش کنی و الان نیست . اون چه فردایی هست از یه زندگی که الان شروع نشده و الان شناخته نشده . اون چه دیدن و بودن و احساس کردنی هست که الان با شما نیست . بعضی فکر میکنن زندگی همینه یه بودن یه احساس کردن . بله این همون حسی بود که داشتم . الان شما میدونی این حس چیه . یا بعدا میخوای در مورد اون بدونی . اینها یا بعضی فکر ها و یا احساس ها . میگی بله میدونم این احساس ها رو میشناسم و این خوبی ها رو میدونم . این همون حس شیرینی هست دنبالش بودن . اگر میشناختی و درک کردی پس داریش و چرا دنبالشی . پس شما چیزی رو میخوای که درک نکردی شما چیزی رو میدونی که نشناختی و شما چیزی میخوای باشی که بفهمی و بدونی که خارج از انتظارات شماست و اون چیزی که به نظر شما ممکنه ناشناخته باشه ممکنه اون جایی باشه که حس کنی ممکنه شیرین باشه . اما درکش نکردی . شما نمی دونی . به نظر ممکنه این قسمت از متن برای شما جالب بیاد . بله شیرین ولی چه شیرینی وقتی شما شور بودن یه زندگی رو هم درک نکردی . شما زمانی میتونی از یه زندگی به خوبی صحبت کنی .صحبت به میون بیاری خوب درکش کنی که شما فردا اونو شناخته باشی . شما چطور فردا اونو شناختی وقتی نیومده . شما چطور از اون شیرینی اگاهی داری وقتی اونو درک نکردی . شما چطور میخوای بگی این بوده یا هست و همین احساس بوده وقتی بهش بی دقت و بی توجه بودی .
همه حرفاشو گفت چرا باید فکر کنی یه چیزی درست نیست چرا باید فکر کنی که شما بهتر میدونی . چرا باید فکر کنی که شناخت شما ممکنه بیشتر باشه . چرا باید فکر کنی شما بهتر خودتو میشناسی گاهی لازمه . گاهی فکر کردن لازمه . گاهی بودن و شنیدن و احساس کردن یه زندگی لازمه . چرا فکر میکنی . شما خودت رو خوب شناختی و دیگران رو نه . شما چی فکر کردی . شما چقدر میدونی . شما چقدر حس کردی . شما چقدر اینو میتونی درک کنی . این چیزی هست که دیگری میخواد بدونه . این چیزیه که لازمه شما خودت درک کنی . این چیزیه باید به خودت بگی. این چیزیه که شما لازمه در مورد خودت بگی . این چیزیه که شما باید خودتو خوب شناخته باشی. این چیزیه که لازمه بودن و احساس کردن توی هر زندگی هست . به نظر میرسه بعضی شاید اینو خوب فهمیدن . به نظر بعضی شاید اینو خوب درک کردن . به نظر بعضی اینو خوب فهمیدن و به نظر میرسه بعضی همین قدر از زندگی میدونن که شما فهمیدی و درک کردی
یه تجربس ممکنه یکی اون تجربه رو نکرده باشه . یه حسه ممکنه اون حس برای کسی معنی نگیره . یه نکته هست ممکنه برای کسی اون همه حس و احساس بی معنی باشه . ممکنه دور از ذهن باشه . ممکنه دور از شناخت باشه . ممکنه با فهم باشه . ممکنه با دقت باشه . به نظر میرسه بعضی همین نگاه رو داشتن . به نظر میرسه بعضی همین ویژگی ها رو داشتن به نظر میرسه همه ممکنه این ایده ها رو در خودشون دونسته و دیده باشن . چطور میشه اون رو فهمید و چطور میشه اون رو دید و چطور میشه اون رو به دقت بهش نگاه کرد و به نظر میرسه همه به همین شکل بوده . گاهی واقعا لازمه ما از خودمون بگیم با هزار حس و احساس و نکته و گاهی به نظر میاد گاهی همین ها رو بعضی نمی دونن . اون پر حرفی ها . اون احساس ها . اون همه زشتی و تلخی . شما میدونی نه ایشون رو نشناختم . شناخت لازمه . شما چی میدونی . شما چه حسی داری . شما در مورد خودت چه درکی داری . شما چقدر در مورد زندگی خودت میدونی . شما چقدر اون تلخی یا شیرینی رو شناختی که بخوای بگی بله میدونم . اون هم به همین صورت گاهی واقعا لازمه ادم ها به هم نگاه کنن . شما همین قدر میدونی در مورد خودت . شما همین قدر خودت رو شناختی . شما همین قدر میتونی با اطمینان بگی . ممکنه شما در اشتباه باشی . ممکنه شما بی دقت باشی . پس لازمه بعضی احساس ها همون نکته هایی هست ممکنه بعضی در بعضی جاها بهش توجه کنن یا ممکنه در بعضی جاها براشون کمی دور از اون احساس و تلخ باشه . ولی لازم هست و نمیشه نادیده گرفت . گاهی یه ذهنیت ما داریم میگیم چی خوبه و چه خوبه ما انقدر از اون حس رو متوجه شدیم و به خودمون که نگاه میکنیم انگار خودمون رو نشناختیم . ایا واقعا درست بوده . ایا در اشتباه بودیم . ایا اون ادم میتونست اونقدر به وان خوبی ها بپردازه و بگه و مطرح کنه ما نمی دونیم . شما میدونی . شما خودت رو فهمیدی و درک کردی از هر راهی که بخوای این رو به دیگری بگی . قطعا بعضی نگاه ها میتونه اشتباه باشه . قطعا بعضی نگاه هایی ما داریم ممکنه اون اندازه که ما اومدیم خوب به جاییو حسی نگاه کردیم ممکنه در فردی اون همه ویژگی های رفتاری نباشه . شما چی میدونی از خودت . شما چقدر اشنایی داری با اون افکار و حس ها و حالا میخوای بگی بله میدونم و حالا بخوای بگی نه دور بوده از اون حس و تردید ها به نظر میرسه گاهی ادم ها میخوان بگن بله اشنایی دارن با هر چیزی اون حس چقدر میتونه توی یه همسریابی و ازدواج مشترک شما تاثیر بذاره . گاهی همین تردید ها اونقدر میتونه یه ادمی رو از خودش دور بکنه انگار اون داره میگه . بله خودش داره میگه . چی شیرینه چه تلخه . این واقعا همون جا و همون اندازه بود شما میدونستی این واقعا همون چیزی بود شما میخواستی این اون شناخت و پر احساس و مفهومی بود شما از زندگی خودت داشتی شما چقدر میدونی . شما تا چه اندازه میدونی و میتونی بگی این درسته .
چطور میشه یه خوبی رو دید بگی این خوبه . چطور میشه دور از هر جایی شما نگاه کنی بگی این اونقدر حس و احساس توی زندگیش نداشته ک هبه خوبی هاتون توجه کنه . چطور میشه ادم هایی رو دید و فهمید و شناخت و شما بگی بله منم همین قدر میتونم درک کنم . شما چقدر میخوای از خودت بدونی شما چقدر میخوای در مورد یه زندگی خودت بگی و بشناسی خودت رو . شما چطور میخوای اون خوبی ها رو در خودت بدونی و درک کنی و بگی خودت رو شناختی . شما چی میدونی . شما چقدر متوجه شدی شما تا چه اندازه اون زیبایی ها رو درک کردی و شناختی
شاید برای بعضی همین سخت باشه درکش . شاید برای بعضی همین نگاه هم دور از ذهن باشه . بعضی میگن شاید همین هم کافی نیست شما نمی دونی . واقعا ایا درست هست یا نه . تا چه اندازه . به نظر چطور میشه اون خوبی ها رو دید . چطور میشه اون ویژگی ها و زیبایی ها رو احساس کرد . به نظر میرسه کسی نمیدونه . یه زندگی تا چه اندازه میتونه با نمک باشه که یکی ممکنه اونو شور بدونه . شیرینی هم به همین شکل گاهی ممکنه در اون احساس ما . چیزی هست که ما بهش نگاه نمیکنیم برای یکی ممکنه تلخی یه زندگی . همه اون احساسش باشه . برای یکی ممکنه داره یه زندگی مثلا رویایی رو تجربه میکنه ولی از نظر شما ممکنه اونجوری نباشه . شما درکش نکردی . شما داخل اون حس و اون زیبایی اون خوبی اونجا نبودی . شما نمی تونی بگی . یه زندگی هم به همین شکل گاهی میشه نگاه بعضی ادم ها به سطری یا حسی درست نباشه . گاهی هم برای کسی همون نبود یه زیبایی کافیه .
نوشته : تارا ردفورد
منبع مطلب : هددبر
دوست دارید بدونید چه کسی این مطلب هددبر رو نوشته باهاش دوست اشنا ازدواج کنید یا برای شما دوست دارید بنویسه برای مشاهده اینجا کلیک کنید
لینک اگهی به هددبر برای مشاهده اینجا کلیک کنید
لینک ثبت نام نویسندگان برای مشاهده اینجا کلیک کنید
لینک ارتباط با کاملیا برای مشاهده اینجا کلیک کنید